کارل مارکس در ابتدای کتاب سرمایه (Das Kapital) به بررسی مفهوم کالا (commodity) میپردازد. با بررسی این مفهوم میتوان به پیچیدگی طبیعت درونی آن پرداخت و با درک کالا و ارزش آن میتوان درک بهتری از کاپیتالیسم و ضررهای آن بهدست آورد. مفهوم کالا فراتر از نظام کاپیتالیست است، پس معنی بسیار گستردهای خارج از نظام کاپیتالیستی دارد و از آنجایی که منظور از کالا مفهوم آن در نظام کاپیتالیستی است، مارکس تعریف دقیق محکمی برای کالا ارائه ندادهاست. برای درک بهتر باید به کالا بهعنوان جسمی که دارای ارزشی است نگاه کرد. همچنین یک کالا باید توانایی رفع و ارضای یک نیاز یا خواستهی انسان را داشتهباشد که خود منشأ ارزش یک کالا است. به بیانی دیگر، کالایی که در جامعه کاربرد و استفادهای نداشتهباشد فاقد ارزش است و نمیتوان آن را خریدوفروش کرد. کالاهایی مانند جواهر یا تابلوی نقاشی نیاز اساسی انسان را برطرف نمیکند اما با این حال دارای ارزش است چراکه مردم خواهان آن هستند و خواستهی انسان را برطرف میکند. اما چهچیز ارزش کالا را تعیین میکند؟ ......